یادداشت مسعود ندافان برای سالنامه مثلث
راز عدم اعتماد اصلاح طلبان به محمد رضا عارف چیست ؟
محمدرضا عارف گوشهنشین دنیای سیاست شده است؛ او تنهاتر از همیشه است؛ در بهارستان خطابه پرشور از او شنیده نمیشود.
محمدرضا عارف گوشهنشین دنیای سیاست شده است؛ او تنهاتر از همیشه است؛ در بهارستان خطابه پرشور از او شنیده نمیشود؛ اصلاحطلبان گلایهمند از استمرار سکوت نماینده اول تهران و اصولگرایان از نبرد عارف با پدرسالاران پارلمان در سایه روایت میکنند. عارف سیاستمدار محبوب مقهور است؛ او تشکیلاتی ولی مطرود تشکیلات اصلاحات است و این سوال در میان ناظران سیاسی پیش میآید که چرا تصمیمگیرندگان جریان اصلاحات به محمدرضا عارف بهعنوان بازیگر اصلی اعتماد نمیکنند؟!
همه علیه عارف
خردادماه، ماه خاطرات ناخوشایند برای خانواده محمدرضا عارف است؛ خاطراتی که «تکرار» و «اجبار» برای «انصراف» از رقابت ریاستجمهوری یازدهم را یادآوری میکند. حمیده مروج، همسر محمدرضا عارف برای اولین بار پس از دو سال لب به گلایه گشود و در پاسخ به این سوال که آیا شایعه ناراحتی شما پس از انصراف آقای عارف از انتخابات سال 92 صحت دارد؛ اظهار داشت: «بله. چون از ابتدای حضور آقای عارف در عرصه فعالیت سیاسی همیشه مورد مشورت ایشان بودم و در جریان انتخابات 92 شرط من برای حضور در کنار ایشان و کمک و حمایتم از ایشان، عدم انصراف از انتخابات بود. در آن زمان نظر بسیاری بر این بود که اصولا اردوگاه اصلاحات نامزدی در انتخابات نداشته باشد؛ اما خب درنهایت همه ازجمله خود آقای عارف به حضور فردی از اردوگاه میانه رضایت دادند... اما از نظر من در سال 92 ایشان از شانس بالایی برای پیروزی برخوردار بودند و من نیز بنا بر موقعیت شغلی خودم بهعینه میدیدم که پس از انصراف ایشان عدهای گریستند.»
صراحت بیان محمدرضا عارف پس از گذشت دو سال از انتخابات ریاستجمهوری یازدهم بیشتر شده است؛ او با تلخکامی از خرداد 92 که بزرگان اصلاحات او را بهراحتی کنار گذاشتند؛ یاد میکند. محمدرضا عارف معیار تصمیمگیری آنان را «نظرسازی» میداند و در همین راستا گفت: «من در سال 92 در شرایطی کنار رفتم که نتیجه نظرسنجیهایی که به دستم رسیده بود، نشان میداد میتوانم پیروز شوم. کاری به نظرسازیها ندارم اما نظرسنجیها نشان میداد میتوانم پیروز شوم. افتخار میکنم راحت از قدرت گذشتم.» او از سخنان فعالان سیاسی اصلاحات با تعبیر «انگ» و برچسبهای «امنیتی» و «بدلی» یاد کرد و اظهار داشت: «من خیلی فحش خوردم. انگهایی به من زدند که سابقه نداشت. اتهام اصلاحطلب بدلی به من زدند. حتی گفتند امنیتیها به تو گفتهاند که کاندیدا شوی!»
بهارستان دهم؛ حسرت ریاست
محمدرضا عارف برای جلوگیری از رخداد تلخ 92 برای وی، وزن سیاسی خود را با افزودن یارانش در نهاد تصمیمساز اصلاحات تحت عنوان شورای عالی سیاستگذاری افزایش داده است اما در همان بدو فعالیت با مخالفتهای جدی حامیان دولت مواجه شده است. کارگزارانیها که خود را محور فعالیت انتخاباتی اصلاحطلبان قلمداد میکردند و حالا در هراس از دست دادن جایگاه سیاسی خود در رقابت درونگروهی هستند، اولین گام برای مشروعیتزدایی از جایگاه عارف را آغاز کردند؛ آنان شورای سیاستگذاری را محصول محدودیت رئیس دولت اصلاحات و امری موقتی دانستند و از سوی دیگر شروط جدی برای فعالیت محمدرضا عارف تعیین کردند. گام بعدی را حزب اعتدال و توسعه برداشت، آنان از همان ابتدا شراکت با اصولگرایان همسو با پاستورنشینان را به رقابت ترجیح دادند، بهنحویکه غلامعلی دهقان سخنگوی حزب اعتدال و توسعه درباره احتمال ائتلاف میان اعتدالیون و اصلاحطلبان گفت: «آقای لاری اخیرا اعلام کردهاند با طیف لاریجانی رقابت میکنم نه شراکت. این در حالی است که ما اعتدالیون معتقدیم باید با طیف آقای لاریجانی بهجای رقابت، شراکت کنیم. به همین دلیل تصمیم گرفتیم که ضمن ستایش حسن ظن دوستان شورای هماهنگی و شورای راهبردی اصلاحطلبان رسما در ستاد انتخاباتی دوستان اصلاحطلب حضور نداشته باشیم.»
طلسم انصراف از انتخابات مرد «ساکت» و «کتوم» اصلاحات شکست؛ محمدرضا عارف سرانجام پس از چندین بار انصراف اختیاری و اجباری در هفتم اسفند 1394 مسیر سیاستورزی خود را به بهارستان تغییر داد و با رأی اول تهران، راهی مجلس شورای اسلامی شد و حالا خواهان کسوت ریاست مجلس شورای اسلامی دهم بود تا آرزوی دوازدهساله اصلاحات محقق گردد.
علی صوفی، رئیس ستاد ائتلاف اصلاحطلبان تهران خبر از «توافق» در میان عناصر تصمیمگیر اصلاحات برای ریاست عارف داد و اظهار داشت: «توافق برای ریاست مجلس دهم بین سران اصلاحات، آقایان هاشمی، روحانی و رئیس دولت اصلاحات صورت گرفته و توافق این بوده و هست که ریاست کرسی مجلس آینده از آن عارف باشد.»
حسن رسولی، عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و عضو هیاتمدیره بنیاد باران و سخنگوی ستاد محمدرضا عارف در انتخابات ریاستجمهوری 1392 با نگرانی از «زد و بندهای غیرشفاف سیاسی» خبر داد و اظهار داشت: «یکی از مطالبات ما، انداختن طرحی نو در روابط و مناسبات مجلس و دولت است تا شاهد جهتگیریهای کارآمدتر و نمادهای متفاوتی در مجلس دهم در قیاس با دو مجلس گذشته باشیم. طبیعی است که ما رایدهندگان، انتظار داشته باشیم که نمایندگان ما در مجلس شورای اسلامی و سرلیست ما در تهران یعنی آقای دکتر عارف، فارغ از زد و بندهای غیرشفاف سیاسی، شانه از زیر بار این خواسته رایدهندگان خالی نکنند. البته تاکید میکنم که تصمیم نهایی را اکثریت نمایندگان مجلس خواهند گرفت.»
«زد و بندهای غیرشفاف سیاسی» از سوی دو بال سیاستورزی هاشمیرفسنجانی رخ داد؛ ضربه آخر کارگزارانی برای حاشیهنشینی و استفاده ابزاری از محمدرضا عارف در ایستگاه ریاست مجلس شورای اسلامی رونمایی شد؛ کارگزارانیها لقب «ممنوعالمقامی» را به عارف داده بودند و در همین راستا نشریه این ارگان نوشته شد: «شاید نیاز باشد عارف ایثاری را که در بهار 92 صورت داد؛ دیگربار در بهار 95 تکرار کند... حکم ازلی برای عارف هم ممنوعالمقامی باشد. او باید باده قدرت را به لب برساند اما ننوشد تا در عوض، بتواند جرعهای یا باریکهای آب به لب لشکر تشنگان برساند. عارف در بهار 92 جام را ننوشید و به روحانی سپرد. شاید این بار، حکم ازلی این باشد که جام را به رقیبی فیلسوف بسپارد.» همچنین نیروهای سیاسی نزدیک به اعتدال و توسعه در وزنکشی سیاسی حامی علی لاریجانی در صحن بهارستان شدند.
پس از شکست سخت محمدرضا عارف در رقابت ریاست بهارستان دهم؛ او از «عافیتطلبان» اصلاحات که مانع از «ریاست» وی در بهارستان هستند ، گلایه کرد و در همین راستا اظهار داشت: «ما هیچوقت حق تصمیم فردی نداریم و باید بهطورجدی جلو آمده و کار کنیم. در فضای رسانهای ایجادشده از رقیب گله ندارم اما از مدعیان تحلیلگر اصلاحطلب گلهدارم چراکه عدهای تحلیلگر عافیتطلب میگویند که باید بپذیریم حاکمیت ما را در ردهبالا راه نمیدهد پس در همین رده پایینتر خود را حفظ کنیم.»
مطرود همیشگی
دشمنان دوستنمای محمدرضا عارف در رأس تشکیلات تصمیمساز اصلاحات خواهان «حاشیهنشینی» و «ممنوعالمقامی» وی هستند؛ دشمن دوستنما یا به تعبیر عارف «عافیتطلبان اصلاحات» نقش سیاسی معاون اول دولت اصلاحات را فقط بسیج پایگاه اجتماعی این جریان برای هدف گروههای پرقدرت این جریان تلقی میکنند؛ نقشی حاشیه در دنیای سیاست.
این تحلیل از سوی مراکز و افراد تصمیمگیر در جریان اصلاحات که منجر به طرد همیشگی محمدرضا عارف شده است؛ برآیند تحلیلی دو شاخصه اصلی «اصلاحطلب غیرمبارزهجو» و «حفظ هویت اصلاحطلبانه» از سوی عارف است. از منظر وی در سالیان اخیر حذف معیار «عیار» اصلاحطلبی در مقابل «کسب قدرت به هر قیمت» بهمنزله تعلیق گفتمانی و کمای هنجاری اصلاحطلبان است زیرا اصلاحطلبانی که تا دیروز برای صیانت از کیان اصلاحطلبی حاضر بودند انتخابات را تحریم کنند، حالا از ریاست افرادی با خاستگاه اصولگرایی سخن میگویند؛ همسوی این اصولگرایان عملگرا، قرابت تاکتیکی برای صیانت از جایگاه سیاسی خود در قوهمجریه و مقننه است، بنابراین وضعیت محمدرضا عارف در آرایش جریان اصلاحات هیچگاه ارتقا نخواهد یافت مگر اینکه او از محافظهکاری دست بکشید.
دیدگاه تان را بنویسید